رفتن به بالا
  • دوشنبه - ۵ مهر ۱۴۰۰ - ۱۴:۰۴
  • کد خبر : ۸۹۹۳
  • چاپ خبر : نغمه‌های سوگ محرم و صفر، عمری به درازای ۶ هزار سال دارند

نغمه‌های سوگ محرم و صفر، عمری به درازای ۶ هزار سال دارند

بحث ریشه مناسک عزاداری در ماه‌های محرم و صفر در فرهنگ و هنر ایرانی، همیشه مطرح بوده است. از نوحه‌خوانی، تعزیه و روضه‌خوانی گرفته تا سینه‌زنی و زنجیرزنی، همگی به نوعی برآمده از مراسمی دیرپاتر است که پیش از اسلام هم در ایران رواج داشته است. اینک، با فرارسیدن اربعین ۱۴۴۳ هجری قمری مصادف با پنجم مهر ۱۴۰۰، سراغ هوشنگ جاوید، پژوهشگر […]

بحث ریشه مناسک عزاداری در ماه‌های محرم و صفر در فرهنگ و هنر ایرانی، همیشه مطرح بوده است. از نوحه‌خوانی، تعزیه و روضه‌خوانی گرفته تا سینه‌زنی و زنجیرزنی، همگی به نوعی برآمده از مراسمی دیرپاتر است که پیش از اسلام هم در ایران رواج داشته است.

اینک، با فرارسیدن اربعین ۱۴۴۳ هجری قمری مصادف با پنجم مهر ۱۴۰۰، سراغ هوشنگ جاوید، پژوهشگر شناخته‌شده موسیقی نواحی و فرهنگ عامه رفته‌ایم و از او درباره نقش موسیقی ایرانی را در شکل‌دهی نوحه‌ها و مرثیه‌های عزاداری محرم و صفر پرسیده‌ایم.

جاوید ریشه‌های موسیقی عزای محرم و صفر را به پنج تا شش هزار سال پیش مربوط می‌داند و می‌گوید اگر به موسیقی سوگ‌مان بنگریم از نظر نغمگی و آهنگ به دورانی بسیار کهن برمی‌گردد و با توجه به کشفیات حوزه باستان‌شناسی ایران می‌توان حدس زد که ریشه پاره‌ای از نغمه‌ها به لحاظ آهنگ و ملودی‌شان ممکن است تا زمان ذکرشده برسد هرچند به لحاظ متنی دچار تغییراتی شده‌اند و با گذر از دوره تاریخی به دوره کنونی رسیده‌اند.

وقتی گوشه‌های نوا، شدالبکاء بودند

هوشنگ جاوید با بیان این که «به‌طور کلی موسیقی عاشورایی مربوط به ماه محرم و صفر در میان موسیقی نواحی اقوام گوناگون قابل مشاهده است و برخی مختصات آن بسته به روزهای گوناگون این دو ماه، تغییر می‌کند»، می‌گوید: «به عنوان مثال اربعین یا پایان ماه صفر که در برخی مناطق اصطلاحا چهل‌وهشتم می‌نامندش، متونی ویژه خود دارند و هر روز از دهه محرم هم به همین ترتیب. از نظر موسیقی نیز شامل ملودی‌ها و آهنگ‌ها به همین صورت است. به عنوان مثال در گذشته دور، قرون اولیه هجری که اصطلاحا در موسیقی ایران دوران پردگانی است، تمام گوشه‌های نوا که امروز به عنوان دستگاه می‌شناسیمش، با عنوان شدالبکاء به معنای کمربند گریه شناخته می‌شدند. این مطلب در تحقیقاتی که به عنوان مثال استاد مجید کیانی در مورد دستگاه نوا انجام داده‌اند در کتابی که یک مرتبه از سوی انجمن موسیقی ایران منتشر شد، قابل دسترسی است.»

این پژوهشگر شناخته‌شده موسیقی نواحی و آیینی ایران ادامه می‌دهد: «آقای کیانی در بررسی‌شان در مورد دستگاه نوا به این نتیجه رسیدند که نوا و گوشه‌های آن از نظر ملودی هنوز هم در عزاداری‌های ما نقش اول را دارند. پس در محرم و صفر کاربرد گوشه‌های نوا بسیار است. علاوه بر این در موسیقی ایران گوشه‌های خاصی مانند حزن، مویه، حسینی و… نیز هست که مشخصا با موسیقی سوگواری در ارتباطند اما نکته‌ای که نباید فراموش کرد این است که همگی اینا نغمگی‌اند و نه متن. متن بعدها توسط خوانندگان از روی دست شعرهایی که شاعران سروده بودند به این نغمگی‌ها افزوده شد.»

عمر ۶ هزارساله موسیقی سوگ‌

جاوید با بیان این که «اگر به موسیقی سوگ‌مان بنگریم از نظر نغمگی و آهنگ به دورانی بسیار کهن برمی‌گردد» می‌افزاید: «با توجه به کشفیات در حوزه باستان‌شناسی ایران می‌توان حدس زد که ریشه پاره‌ای از نغمه‌ها به لحاظ آهنگ و ملودی‌شان ممکن است تا پنج، شش هزار سال پیش هم برسد اما به لحاظ متنی دچار تغییراتی شده و با گذر از دوره تاریخی به دوره کنونی رسیده است.»

او ادامه می‌دهد: «اتفاقی که در دوره فتحعلی‌شاه رخ می‌دهد این‌گونه است که همه آهنگسازان، نوازندگان و موسیقی‌شناسان را گرد هم جمع می‌کنند و با انجام یک ارزیابی کلی چیزهایی را حذف می‌کنند و چیزهایی را نگه می‌دارند؛ آن‌چه در آن دوره از موسیقی می‌ماند به دوره بعد یعنی دوره ناصرالدین‌شاه و سپس پهلوی اول می‌رسد، در قرن جدید به چیزی به نام هفت‌دستگاه تبدیل می‌شود. البته خیلی‌ها می‌گویند هنر شبیه‌خوانی نگه‌دارنده این‌ها بوده است در حالی که ما روضه‌خوانی، مناقب‌خوانی، مناجات‌خوانی، مولودی‌خوانی و… را هم داریم و این بیست و سه، چهار، پنج شاخه‌ای که در موسیقی مذهبی ما به لحاظ متنی شکل پیدا کرده‌اند، به اضافه ۱۷۰ آیین مختلف موسیقی ویژه سوگواری‌های محرم و صفر باعث شده است که این گوشه‌ها بمانند در حالی که بعضی از آن‌ها حتی وارد موسیقی ردیف- دستگاهی هم نشده‌اند.»

جاوید با بیان این که «ما در موسیقی آذربایجان، در موسیقی عاشیقی، گوشه‌هایی نزدیک به ردیف- دستگاه داریم که وارد ردیف- دستگاه نشده‌‎اند» می‌گوید: «علتش هم کم‌کاری است. کم‌کاری علمی در مورد این مسئله و می‌بینیم که افزوده‌ای صورت نگرفته است و فقط یک دوره استاد صبا می‌آید و روی بعضی از گوشه‌های موسیقی دیلمان و موسیقی گرایلی‌ها کار می‌کند و گوشه‌ها را به موسیقی ردیف- دستگاهی می‌افزاید. درواقع از موسیقی نواحی برمی‌دارد و به موسیقی ردیف- دستگاهی اضافه می‌کند و بعد از آن ما هیچ حرکتی نمی‌بینیم که آمده باشند وچنین کاری کرده باشند. علی‌رغم این که چهل سال بعد از انقلاب اسلامی، فعالیت‌های فراوان شد اما هیچ آهنگ‌سازی، هیچ موزیسینی نیامد یکی از این آهنگ‌ها را به عنوان یک گوشه وارد موسیقی ردیف- دستگاهی کند.»

این پژوهشگر ادامه می‌دهد: «دستگاه‌های فرهنگی ما مثل وزارت ارشاد، میراث فرهنگی و غیره هم به فکر این قضیه نبوده‌اند، چون اصلا موسیقی برای دستگاه فرهنگی ما مهم نیست و بیشتر به عنوان تفنن به آن نگاه می‌شود تا این که بخواهند برنامه‌ای جدی برایش بریزند. دست کم تا همین امروز که چنین بوده است و خدا می‌داند نفر بعدی که بیاید چه خواهد کرد.»

او در پایان می‌گوید: «تنها خوشبختی ما پژوهشگران موسیقی این است که با فعالیت‌هایی که کردیم، حداقل هویت موسیقی مناطق و نواحی را به آن اندازه شناساندیم که وزیری که می‌خواهد روی کار بیاید، یکی از مسائلش بردن نام موسیقی نواحی است و این جای خوشبختی است اما واقعا کم‌کاری فراوان است و حرف‌زدن‌ها ما هم بی‌فایده است چون گوش شنوایی وجود ندارد.»

منبع: خبر آنلاین

اخبار مرتبط


ارسال دیدگاه