رفتن به بالا
  • شنبه - 27 فروردین 1401 - 14:39
  • کد خبر : ۱۰۹۲۴
  • چاپ خبر : موسیقی هیچ‌وقت برای من «جدی» نشده است
حیدو هدایتی:

موسیقی هیچ‌وقت برای من «جدی» نشده است

جنوبِ این خاک، پر از افسانه است. پر از رویا. پر از نور و آرزوهای به ثمرننشسته. آدم‌هایی که از جنوبِ این سرزمین می‌آیند؛ مختصاتِ خودشان را دارند. انگار «هر شب تن به هجرت می‌دهند و صبح‌ها از سرزمین‌های دور بر می‌گردند: پر از افسانه و باران‌های جنوب.» حیدو هدایتی از جنوب آمده است. نزدیک […]

جنوبِ این خاک، پر از افسانه است. پر از رویا. پر از نور و آرزوهای به ثمرننشسته. آدم‌هایی که از جنوبِ این سرزمین می‌آیند؛ مختصاتِ خودشان را دارند. انگار «هر شب تن به هجرت می‌دهند و صبح‌ها از سرزمین‌های دور بر می‌گردند: پر از افسانه و باران‌های جنوب.» حیدو هدایتی از جنوب آمده است. نزدیک به همان‌جایی که «ابراهیم منصفی» بود، احمد محمود بود. منوچهر آتشی بود و خیلی‌های دیگر. «حیدو» مدت‌هاست به شکلِ حرفه‌ای (با مختصاتِ خودش البته) کارِ موسیقی می‌کند. کارش هم خوب دیده می‌شود. مخاطبِ خودش را هم پیدا کرده است. اما او دنیایی دارد متفاوت از دیگران. عکاسی می‌کند، فیلم‌ می‌سازد و بهره‌مند از غنای موسیقی‌ای است که از خانواده‌اش ارث دارد و حالا به ترکیبی از موسیقی محلی ایران با موسیقی الکترونیک می‌پردازد. «حیدو» راه خودش را می‌رود. راهی متفاوت از موزیسین‌های دیگر. مثلا؟ کار می‌کند تا اندوخته‌ای جمع کند و با آن گروهش را ببرد جایی نزدیکِ قله‌ی سبلان و آنان را اطراق می‌دهد تا نتیجه‌ی هم‌نشینی‌شان، اثری موسیقایی شود. جنوب پر از افسانه است. پر از «تریشکو». برای همین آدم‌های جنوب متفاوت از بقیه‌ی آدم‌ها هستند. چوپانی می‌کنند و کارِ ساختمانی و بلدند به تهیه‌کننده‌ها «نه» بگویند تا موسیقی‌شان برآمده از دلِ جامعه باشد. مردمانِ جنوب گاهی مثلِ «حیدو» گریزان از شهرت‌ند و با یک بی‌خیالیِ محض پشتِ پا می‌زنند به هر چیزی که آرزوی دیگران است.
  • در سیستم فرهنگی جنوب ایران، زندگی مردم یک نوع درهم‌تنیدگی عجیب با موسیقی دارد
  • موسیقی را تا حد زیادی به شکلِ خودآموز آموخته‌ام
  • من از کودکی تا نوجوانی‌ام «چوپانی» می‌‌کردم
  • در دو سه سالِ اولی که به تهران می‌آمدم، در رستوران کار می‌کردم
  • وقتی به تهران آمدم، گچ کاری، نقاشی ساختمان و خیلی کارهای دیگر را هم تجربه کردم
  • هر چه در می‌آورم دوباره خرج موسیقی می‌کنم
  • موسیقی هیچ‌وقت برای من «جدی» نشده است
  • همیشه کاری کرده‌ام که دوست داشته‌ام
  • «حسام ناصری» همیشه می‌گوید حیدو ثابت کرده که برای تولید آلبوم هیچ چیزی لازم نیست
  • پای کوه سبلان استودیو زدیم و تمام عوامل آلبوم طی چند روز کار را همان‌جا ضبط کردیم
  • برایم مهم‌تر است اثری که تولید می‌کنم برای خودم دل‌نشین باشد تا این‌که مخاطب بیش‌تری داشته باشد‌
  • موسیقی‌ای که ما تولید می‌‌کنیم از دلِ جامعه آمده است و تهیه‌کننده‌
  • تجربه‌ی زیستی تهیه‌کننده‌ها با آرتیست‌ها متفاوت است
  • هر کس صدای خوبی دارد را می‌توانیم به عنوان «خواننده» بشناسیم، اما «آرتیست» مفهومی متفاوت است
  • تلاش می‌کنم سر حرفم بمانم
  • نمی‌توان حقِ درک بهتر جهان را از مخاطب گرفت
  • دلم می‌خواهد پول‌دار شوم تا پولِ کافی داشته باشم به دیگران بدهم تا کار هنری کنند

منبع: موسیقی ما

اخبار مرتبط


ارسال دیدگاه