رفتن به بالا
  • یکشنبه - 15 اسفند 1400 - 14:25
  • کد خبر : ۱۰۵۶۱
  • چاپ خبر : تازه‌ترین آلبوم فردین خلعتبری منتشر شد

تازه‌ترین آلبوم فردین خلعتبری منتشر شد

«رامین و من» عنوان تازه ترین اثر فردین خلعتبری آهنگساز کشورمان است که مشتمل بر چند قطعه موسیقایی و آثار منتخب این هنرمند در حوزه موسیقی فیلم با محوریت ساز آکاردئون منتشر شده است. «سینما نیمکت» به کارگردانی محمد رحمانیان، «آزمایشگاه» به کارگردانی حمید امجد، «کفش هایم کو» به کارگردانی کیومرث پوراحمد، «تنهای تنهای تنها» […]

«رامین و من» عنوان تازه ترین اثر فردین خلعتبری آهنگساز کشورمان است که مشتمل بر چند قطعه موسیقایی و آثار منتخب این هنرمند در حوزه موسیقی فیلم با محوریت ساز آکاردئون منتشر شده است.

«سینما نیمکت» به کارگردانی محمد رحمانیان، «آزمایشگاه» به کارگردانی حمید امجد، «کفش هایم کو» به کارگردانی کیومرث پوراحمد، «تنهای تنهای تنها» به کارگردانی احسان عبدی پور، «خنده در باران» به کارگردانی داریوش فرهنگ اسامی آثار سینمایی هستند که فردین خلعتبری برای آنها موسیقی خلق کرده است.

بهنام ابوالقاسم نوازنده پیانو و آکاردئون، غلامرضا کریم زاده نوازنده آکاردئون، پدرام فریوسفی نوازنده ویولن، میثم مروستی نوازنده ویولا، آتنا اشتیاقی نوازنده ویولنسل و کنترباس، سایوری شفیعی نوازنده کلارینت، شقایق صادقیان نوازنده فلوت، بهتاش ابوالقاسم نوازنده درامز، امین طاهری نوازنده درامز، قاسم عابدین و کاوه عابدین ضبط موسیقی، سولماز مالک طراح گرافیک، فرانک پاکزاد عکاس، آیه خلعتبری عکاس و نیما جوان ناشر گروه اجرایی آلبوم «رامین و من» را تشکیل می دهند.

خلعتبری در توضیحات خود به بهانه انتشار این آلبوم نوشته است:

«سال ها پیش برادرم رامین را فرستادند به کلاس موسیقی نزد آقای جواد صفری که هم دبیر دبیرستان های چالوس بودند و هم در خیابانی به نام شیخ قطب در مرکز شهر، که یک دهنه مغازه بود با یک نیم طبقه، تدریس موسیقی می کردند. رامین خواندنِ نت، نواختن ملودیکا و بعدها ارگ را یاد گرفت و به تقلید از او من هم دست به ساز شدم. یکی از اقوام سرکار خانم مینو درایه که آن وقت در شیراز دانشجو بودند و بعدها استاد دانشگاه یورک در تورنتو شدند، نوه عمه پدرم، یک دستگاه آکاردئون به رامین هدیه داد و از آن موقع تاکنون با اینکه رامین مهندس شده، هرجا هست آکاردئون هم هست.

تصمیم گرفتم قطعاتی که برای آکاردئون در فیلم های سینمایی نوشته ام را در یک مجموعه به اسم «رامین و من» منتشر و به او هدیه کنم. نام قطعات این مجموعه، با توجه به مکان هایی که از آنها همراه با رامین خاطره داریم، انتخاب شده اند. به یاد همه سال های پرخاطره مان.

«فردای روشن» نام دبستانی که می رفتیم که در بالای تپه ای مشرف به شهر چالوس قرار گرفته بود. آقا و خانم مقصود زاده مدیر و ناظم آن دبستان بودند. خانم مریم و ملیحه اردبیلی، مادرم شهلا خانم بیاتی، خانم اصانلو، خانم حنایی، آقای محرابی، آقای سیگارودی و آقای عشوری همگی از معلمان دبستان فردای روشن بودند. خاطرات خوشی با فرید صفری و رامتین مقصودزاده و خیلی های دیگر که دوست داشتم نام هایشان اینجا ذکر می شد، داریم، راستی پدرم، آقای عبدالحسین خلعتبری که رییس تربیت بدنی چالوس بودند، هم بعدازظهر چهارشنبه ها به ما درس علوم می دادند.

«محوطه کاخ» نام محله ای بود که در چالوس زندگی می کردیم. علت این نام وجود کاخ رضا شاه پهلوی در بالای تپه بود که بعد ها تبدیل به کتابخانه شد و هنوز هم پابرجاست.

«پوچینی» نام یک غذاخوری ما بین چالوس و نوشهر بود که در آن موسیقی زنده اجرا می شد. «خیابات رادیو دریا»، ایستگاه رادیویی دریا که ابتدا فقط از شمال ایران شنیده می شد، در شهر چالوس قرار داشت. بلواری عمودی بر دریای خزر که شهر را به ایستگاه رادیو متصل می کرد. با دوستانم سعید پسندیار، رامتین مقصود زاده، خسرو بکان، فرییرز سندی گروه موسیقی داشتیم، موسیقی مان هم چندبار از رادیو دریا پخش شد و «خط هشت» جاده عمود به دریا که پلاژ داشت، از سال ۱۳۵۰ خانواده ما، ساکن ویلایی در آن محدوده شد. هر دو خواهر لیلا و کیمیا خانم در آن خانه بزرگ شدند.

«اسب سفید» نام یک غذاخوری ما بین نوشهر و چالوس بود که در آن موسیقی زنده اجرا می شد. بنیان «مدرسه شریف» و دبیرستان شریف توسط آقای سید شریف حدیقی گذاشته شده و بعدها در تغییر نظام آموزشی به راهنمایی و دبیرستان، مدرسه راهنمایی آن نیز تاسیس شد. مدیر مدرسه راهنمایی شریف، آقای صادق علی کیا بودند.

«هتل هایت خزر» در دهه پنجاه تاسیس شد و اکنون به نام «پارسیان خزر» دایر است. «اردوگاه افسران» اردوگاه تفریحی مربوط به افسران نیروی زمینی بود و «پل فلزی» پلی برای روی رودخانه چالوس که در دو بخش شهر را به هم متصل می کند.

«سینما تخت جمشید» سینمای بزرگ شهر چالوس، در دهه پنجاه تاسیس شد و دومین سینمای شهر بود. حدود هزار صندلی داشت و بعضی از شب ها برای گروهی از آشنایان سانس فوق العاده اختصاصی می گذاشت. سینما با مدیریت آقای طاهایی اداره می شد و بعدها به جهان نما تغییر نام داده شد.

سینما «ایران شهسوار (تنکابن)» در خیابان کنار دریا قرار داشت. هنوز هم ساختمان آن تخریب نشده، ولی سینما تعطیل است. امیدوارم روزی دوباره آن فیلم نمایش داده شود. رامین، برادرم و من، وقتی به تنکابن نزد پدربزرگم غلامحسین خان خلعتبری (نصرت النظام) می رفتیم. در این سینما فیلم می دیدیم، چقدر کیف داشت که تخمه، ساندویچ کالباس، نوشابه و محو در تاریکی و معجزه سینما.

«سینما زهره» اولین سینمای چالوس و نوشهر بود که در کوچه سعدی قرار داشت، آقای کوزه گر صاحب سینما بودند. «بندر نوشهر» بندری در جنوب دریای خزر است. شهر نوشهر در کنار این بندر ساخته شده است. بسیاری از اقوام ما از جمله پدربزرگ مادری، دایی، شوهر عمه و پسر عمه در اداره بندر مشغول بودند. بندر همیشه برایم مثل یک رویا بود. رویای سفری به دور دست.»

نسخه دیجیتالی آلبوم «رامین و من» با هنرمندی فردین خلعتبری و محوریت ساز آکاردئون از هم اکنون در دسترس مخاطبان قرار گرفته است.

 

منبع: مهر

اخبار مرتبط


ارسال دیدگاه