رفتن به بالا
  • شنبه - 13 تیر 1394 - 11:30
  • کد خبر : ۶۲۴۱
  • چاپ خبر : به بهانه توبيخ عوامل ماه عسل 94

به بهانه توبيخ عوامل ماه عسل 94

صفحه موسیقی – سيما رامين نيا : نقد به معناي  بهانه گيري و فحاشي نيست؛  قضاوت نكنيم ! نقد به معناي تشخيص سره از ناسره و نقد ادبي تشخيص معايب و محاسن اثر ادبي در راستي بهبود شرايط مي باشد. اين كه چه كسي بر روي صندلي و مقابل قاب دوربين مينشيند مهم نيست؛ نيت و فلسفه […]

صفحه موسیقی – سيما رامين نيا : نقد به معناي  بهانه گيري و فحاشي نيست؛  قضاوت نكنيم ! نقد به معناي تشخيص سره از ناسره و نقد ادبي تشخيص معايب و محاسن اثر ادبي در راستي بهبود شرايط مي باشد.

اين كه چه كسي بر روي صندلي و مقابل قاب دوربين مينشيند مهم نيست؛ نيت و فلسفه حضورش است كه پر رنگش مي كند. طي روز هاي گذشته حواشي هايي مبني بر انتخاب خواننده تيتراژ و جريان ونداليسم اينترنتي و فحاشي فلان خبرنگار و فلان منتقد و غيره بوجود آمد كه صد البته آنچنان خارج از انتظار نيست.  چرا كه افسوس؛  بيشعوري خطرناك ترين بيماري بشر، هيچ چيز جز فحاشي را نمي فهمد. 

  

يادمان باشد كاري نكنيم كه به قانون زمين بر بخورد!

مخاطب پر و پا قرص ماه عسل نبوده و نيستم ؛ لكن بي انصاف هم نيستم. چشم هایم را بستم، برای چند ثانیه، تنها برای چند ثانیه فکر کردم به کشورم ، مردمم و تمامی انسان هایی که می خواهند زندگي اشان ديده  شود ، نه بازیگرند نه ورزشکار ، نه فلان رجل دولتی و غیره و غیره … تنها انسانند بی آن که جایگاهشان آدم را به تسخیر درآورد، انسانیت و لبخند پر مهرشان آدم را محو تماشا می کند، یادم می آید از سال ٨٧ تا چند سال پيش  بسیار به برنامه نزدیک افطار و مجری برنامه؛ احسان علیخانی را عرض می کنم؛ خرده می گرفتم؛ آن روز ها خیلی توجهم به برنامه ای که غم نهان مردم را نمایان می کند جلب نمی شد یا شاید هم می ترسیدم از این که با غم دیگران چشمانم بلرزد و قامتم خم شود، نمی دانم در آن سال ها و حتی شاید هم اکنون هم زیاد پشیمان نباشم از انتقاد های سال های پیشم، لکن در حال حاضر به جرأت می ایستم و برای لحظاتی دستانم را به نشانه تشکر و شعف برایتان به هم می کوبانم.

عوامل محترم ماه عسلتان برای ساعتی هرچند کوتاه اما پر برکت لبخند را بر لبان مردم کشورم می نشاند، البته در جاهایی اشکی سراسر احساس که شاید بیش از هر چیز دیگر شبیه احساسی دوست داشتنی باشد، خوشحالم که مردممان با تمام سختی ها، گرانی ها و… هنوز هم قلبی به لطافت لبخند یک کودک دارند كه با یک اشاره در هم می شکند و از همه بیشتر ذوق زده هستم که افرادی هستند که با تمام سختی ها، سانسور ها که من خوب می دانم  کم نیست همچنان به دنبال راهی هستند که عده ای را خوشحال کنند، مستنداتي را نمايان سازند، دسته ای را بیدار کنند و رمه ای فرصت طلب را بر سر جایشان بنشانند… 

مخلص كلام 

اغراق نمی کنم، زیاده گویی هم خیر… تنها آن چیز هایی را می گویم که به چشم دیده ام ، تبریکی مجدد؛ مردم خوب می بیننتان و آنقدر مهمان هایتان بر دل و جانشان نفوذ می کنند که بی اختیار با لبان روزه  اشک می ریزند و افراد مغرور تر سر به زیر می اندازند و آهسته خیلی آرام به گونه ای که کسی نبیند اشک هایشان را از گوشه چشمانِ پر قدرتشان پاک می کنند.

به اندازه قطره قطره اشک و خنده های جاری مخاطب هایتان و لبخند پر مهرِ مهمان هایتان خوشحالم که چه اندازه دلِ پر رحم در کشورم هست که به آن می بالیم و در آخر باز هم از شما و ماه عسلتان تشکر می کنم.

اخبار مرتبط


ارسال دیدگاه