رفتن به بالا
  • شنبه - 22 آذر 1393 - 17:48
  • کد خبر : ۳۹۰۷
  • چاپ خبر : یادداشتی از یک چهره ی ادبی پیرامون ترانه و موسیقی

یادداشتی از یک چهره ی ادبی پیرامون ترانه و موسیقی

صفحه موسیقی – محسن معراجی : سید مرتضی معراجی ؛ کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی ،کارمند دانشگاه و مدرس زبان و ادبیات فارسی است. وی که در کارنامه ی ادبی و هنری اش همکاری با صدا و سیمای مرکز کرمانشاه و قزوین ؛ نویسندگی در رادیو ؛ تاسیس انتشارات تاق بستان ؛ مدیریت فنی […]

صفحه موسیقی – محسن معراجی : سید مرتضی معراجی ؛ کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی ،کارمند دانشگاه و مدرس زبان و ادبیات فارسی است.

وی که در کارنامه ی ادبی و هنری اش همکاری با صدا و سیمای مرکز کرمانشاه و قزوین ؛ نویسندگی در رادیو ؛ تاسیس انتشارات تاق بستان ؛ مدیریت فنی انتشارات باغ ابریشم ؛ مدیریت مسئول روزنامه ” رسا ” و … را دارد ؛ سهم به سزایی در کنگره ها و محافل ادبی تهران ، قزوین و کرمانشاه داشته است .

در یک روز پاییزی با ایشان تماس داشتیم و خواستیم پیرامون شرایط کنونی شعر و ترانه ؛ چند خطی برایمان بنگارند .

آنچه در ذیل از نظر می گذرانید نوشته ی این چهره ی موجه ادبی است :

 

” … بخش کلام موسیقی های امروزی را با توجه به گروه های مختلف سازنده موسیقی ( خارج از کشور / داخل کشور / رسمی / تا حدودی مستقل / زیر زمینی/ … ) می توان به چند دسته تقسیم کرد . بزرگان و مشاهیر سنتی اکثرا ً از ادبیات کهن و گاه شاعران بزرگ شناخته شده استفاده می کنند . گروه های رسمی داخل کشور از شعر کسانی که در شورای شعر و موسیقی هستند یا دوستانشان استفاده می کنند. خارج از کشوری ها یک عده به علت کمبود ترانه سرای جدید باز رو به داخل آورده اند و گروهی هم تقریبا ً مستقل که به هرجایی ناخنکی می زنند و مراقب کار خودشان هم هستند و بعد هم ( به قول خودشان ) زیر زمینی ها هم که هرچه فکر می کنند خوب است و توی جمعشان از آن خوششان می آید صدایش را در می آورند . گروه اول که بحثش جداست .

گروه دوم بستگی به دوستیها دارد و شناخت شورا و موازین نوشته شده و نا نوشته !  در میان گروه سوم و چهارم که میانه کار هستند هنوز آنهایی که با سرایندگان قدیمی کار می کنند حرفهایی برای گفتن دارند ولی حقیقت این است لا اقل به پسند بنده بعد از آن گسست عمیقی که ما را از نیمه دوم دهه چهل  تا میانه ی دهه ی شصت و بخصوص دهه ی پنجاه جدا کرد هنوز ترانه سرایی نتوانسته قد علم کند و فقط هست که باشد هر چند همین هم غنیمت است و حقیقت این است که فقط مسائل سیاسی این گسست را بوجود نیاورد شاید موجدش بود اما سیل جوانانی که خود را در خالی بودن میدان از همه کس و همه چیز بی نیاز می دیدند و سکوت بزرگان بیشتر از هرچیزی به  روند سالم و رو به اوج ترانه سازی ها لطمه زد واز طرفی دیگر پیشرفت انفجاری تکنولوژی در جهان و به تبع آن دنیای موسیقی داخل و خارج از کشور این به هم ریختگی را وسعت بیشتری داد چنانکه امروز هرکس که فکر می کند می تواند و دستش به خواندن و نوشتن و تکثیر می رسد اصلا منتظر نمی ماند و اقدام می کند و جالب این است که اکثر آنها خودشان هم می دانند جایی در هیچ جایگاهی ندارند و در حد واندازه ی این کار نیستند ولی به جای یادگیری و تلاش که سخت و وقت گیر است مسئله خود را با ژست نو جویی و متفاوت بودن و … حل می کنند و همین به کار لطمه می زند اکثر خیل ترانه سراهای غیر رسمی بدون تعارف کسانی هستند که از ترانه و هنر ِ سرایش هیچ نمی دانند و فقط هنرشان – اگر داشته باشند – در این است که بتوانند دو کلمه ی هم موسیقی ( نمی گویم قافیه ) روبروی هم بگذارند که معمولا ً هم در کمترین سطح همخوانی هستند و وسطش را یک سری کلمه ی بی ربط نخ نمای بی احساس بریزند و دوستانشان در اطرافش سرو صدای مقداری آلات موسیقی ( از این هم زیاد مطمئن نیستم چون بیشتر به نظر می رسد صداها از یک دستگاه الکترونیکی واحد در می آید ) بریزند و مجانی روانه ی بازار بی در و پیکری بکنند که می بینیم . جالبتر این است بعد یکی دو کار همین ها دلسوز و منتقد هم می شوند و به تازه از راه رسیده ها خرده هم می گیرند … تازه بگذریم از عده ای دیگر که اصلا ً برای ترانه سازی هیچ ساز و کاری را قبول نمی کنند و این حرفها را مزخرفات کهنه ی یک عده پیر و پاتال می دانند و …

بارها از کسانی که به این سرو صدا ها گوش می دهند پرسیده ام که چرا اینها را انتخاب کرده اید و جواب داده اند توی بازار ( البته بازاری که عموما ً می روند ) همین ها هست و در جواب اینکه آیا خودتان از این ها بهتر نمی توانید حرفتان را بزنید جواب داده اند به خدا چرا ولی امکانات نداریم …

البته اگر کمی بیشتر جستجو شود امروزه هنوز هم می توان نمونه هایی از یک ترانه قابل شنیدن را پیدا کرد اما بدون اغراق نه در حد آن اوجها و آن کلامهایی که برخی فکر می کنند بت هایی بودند که حالا شکسته شده اند و به فراموشی رفته اند هرکس می خواهد امتحان کند می تواند توجه کند که همین جوانهای امروزی هم بعد از مدتی ترانه گوش دادن باب روز به چه سمت سویی می روند و وقتی خودشان انتخاب می کنند به چه ترانه هایی گوش می دهند … ”

 

اخبار مرتبط


ارسال دیدگاه